اسد.
(Le Lion)
برج پنجم از بروج فلک.
خانۀ آفتاب.
بیت آفتاب.
نام صورت پنجم از صور بروج فلکیه است میان سرطان و سنبله و آن را برمثال شیری توهُّم کرده اند و کواکب آن بیست وهفت است و خارج از صورت هشت کوکب، واز کواکب او «قلب الاسد» و «طرفه» است و هر دو از قدر اوّلند.
و عرب آن را لیث نامند.
و بعضی اسد را مرکب از هشتادوپنج ستاره دانسته و گفته اند ستارۀ قلب الاسد و مجموعۀ جبهه و ستارۀ زبره و ذنب الاسد در این صورت باشد.
شیر فلک.
شیر سپهر.
ماه امرداد فارسی (مرداد) مطابق تموز سریانی و آن سی ویک روزاست.
«لا» اول آن مطابق است تقریباً با پنجم امردادماه جلالی و بیست وسیم ژویۀ فرنگی (یولیوس رومی).
در علم احکام نجوم اسد دلالت دارد از خویها و روشها بر:
ملک طبع، باهیبت، خشم آلود، سخت دل و لجوج و جافی، مکرگر، دلیر، معجب بر خویشتن، فرامشت گر با بسیار خطا و اندوهها. (التفهیم).
و از صورتها و چهره ها بر:
تمام بالا و دراز، فراخ بر، پهن روی، سطبرانگشت، باریک دو ران، بلندبینی، فراخ دهان، دندانش یک از یک دور، نیمۀ برسوش بزرگتر، خوبروی، گربه چشم، میگون موی، شکم آور. (التفهیم).
و از علتها و بیماریها:
اولش قوتست با فزونی و معتدل اندر لاغری و فربهی و به آخرش ضعف است و نقصان، و بیمارناک خاصه از اندرون معده و سستی او و درد چشم و موی از سر شدن و اولش گند دهان. (التفهیم).
و از گروهان مردم و پیشه وران بر:
سواران و ضرّابان و صیّادان با شکره ها. (التفهیم).
و از جایگاهها بر:
کوهها و قلعه ها و بناهای بلند و کوشکهای ملوک و بیابانها و سنگ ریزه ها و زمینهای شیرناک. (التفهیم).
و از شهرها و ناحیت ها بر:
ترک تا بیأجوج و مأجوج و سپری شدن آبادانی آنجا. و عسقلان و بیت المقدس و نصیبین و مداین و ملطیه و میسان و مکران و دیلم و ابرشهر و طوس و سغد و ترمد. (التفهیم).
و از گوهرها و کالۀ خانه ها بر:
زره ها و جوشن ها و جامهای ریختۀ مرتفع و آنچ بآتش کنند، و زر و سیم و یاقوت و زبرجد. (التفهیم).
و ازجانوران گوناگون بر:
اسپان صعب و شیران آموخته و هرچ چنگال دارد و ماران سیاه. (التفهیم).
و از درخت و گیاه بر:
کشت های پراکنده و نشاندنیها. (التفهیم).